عید نوروز می رسد از راه
شادی از روی خانه می بارد
پدرم با چه دقتی دارد
بوته های بنفشه می کارد
مادر مهربان من از صبح
شستشو کرئه هر چه را بوده
پرده را شسته ،شیشه را شسته
نیست در خانه ، ذره ای دوده
تازه وقت غروب هم مادر
خسته ، اما برای شادی ما
می نشیند لبس می دوزد
تا بپوشیم روز عید آن را
معصومه
نظرات شما عزیزان:
.: Weblog Themes By Pichak :.